سومین دوره آکادمی موسیقی گوگوش با یک حاشیه متفاوت شروع شد
حضور یک دختر محجبه به نام ارمیا در میان هنرجویان و اظهار نظر چالش بر انگیزش:
این "سخنان در فضای عمومی" و فرم متفاوت واکنشهای زیادی در فیسبوک در پی داشت
برخی آن را تظاهر میدانستند
برخی دیگر اظهار میکردند که وی نیز مانند هر انسانی آزاد است هرطور دوست دارد شرکت کند
برخی میپرسیدند اگر ایشان به اسلام اهمیت میدهد پس چرا سمت خوانندگی رفته چون ایشان برای مردها میخوانند و خواندن زنان در حضور مردان یا ازدواجش با مرد غیر مسلمان در اسلام حرام است.
توجه شما را به نظر ۳ فعال مدنی و صفحه "زن = مرد" در این زمینه جلب میکنیم.
لازم به ذکر است وقتی شخصی در یک رسانهٔ پر مخاطب (تلویزیون من و تو + فیسبوک) اظهار نظر چالش بر انگیز مینماید، موضوع از حیطه زندگی خصوصی خارج شده و تک تک مردم حق دارند با حفظ احترام نظر ایشان را نقد کنند!
**************************
آرش بهمنی:
ما بعضی وقتها شورش را در میآوریم. چرا؟ چون هنوز نمیخواهیم این نکتهی بدیهی را متوجه شویم که کارکرد رسانه و برنامهای چون "آکادمی موسیقی گوگوش" همین است که شرکتکنندگان را زیر ذرهبین قرار میدهد. اینکه در دنیای امروز وقتی زیر ذرهبین قرار گرفتی، دیگران این حق را به خود میدهند که درباره کوچکترین جزییات زندگی و رفتارت صحبت و قضاوت کنند. فراموش میکنیم که قرار نیست همهمان موضع یکسانی داشته باشیم یا چون ماندلا و گاندی و ... سخن بگوییم. در عرصه عمومی همه این حق را دارند - و داریم - رفتارز را که به نظرمان اشتباه است، نقد و تخطئه کنیم. در چنین مواردی، حتی انگیزهها هم ممکن است مورد بحث و بررسی قرار بگیرد - همان چیزی که در بخشی از جامعه همچون لولویی با نام "نیتخوانی" به آن اشاره میشود - . میگویید که در اظهارنظرها اسلامستیزی هست و زن ستیزی و ...؟ مگر این مساله جدیدی است یا انتظاری غیر از این داشتهایم از سی و چهار سال حکومت دینی؟ چرا فکر میکنیم بعد از سی و چهار سال حکومت استبدادی، هفتاد و پنج میلیون ایزایا برلین و رورتی و لاک و کانت و ... تحویل دنیا دادهایم؟
**************************
فاطمه ستوده:
«کامنتهای صفحهی فیسبوک آکادمی گوگوش را میخوانم و لبم را میجَوم. این مردم چه مرگشان است؟ هر هفته، چند هزار نفر، میریزند پای عکسهای دختر محجبهی امسالِ آکادمی، ارمیا، و فحش و لعنت بارش میکنند. این بار داستان بدتر است. دخترک امشب گفت شوهرش آلمانی است و خانوادهی شوهرش با اینکه مسیحیاند، خیلی اهل تساهلاند و حجاب داشتنش را پذیرفتهاند و دوستش دارند. امشب، بیشترِ کامنتهای مخالف او پای عکسش یک مضمون دارد؛ بهش گفتهاند تو گه خوردهای که هم حجاب داری و هم آواز میخوانی. لجنمالش کردهاند که گهِ مضاعف خوردهای که شوهرت هم مسیحی است. کجای اسلامت بهت چنین اجازهای داده؟ یکی هم نوشته ازدواجت باطل است و بچههایت حرامزادهاند.
این مردم، همان مردمیاند که با «علی علی» خانوم هایده هایهای اشک میریزند و با دیدن عکس خانوم گوگوش در لباس احرام کف میزنند. اما حالا روسریِ این دخترک چنان عصبانیشان کرده که به همهچیز متهمش کردهاند: «عامل رژیم»، «متناقض»، «متظاهر»، «ریاکار»، «بیدین»، «مومنِ مسجدندیده»، «لچک به سر»، «پتو به کلّه»، «مصداقِ شعر ایرجمیرزا»، «کچل» و هزار و یک خزعبل مزخرف دیگر.
«حجاب اجباری» چه بلایی سر این مردم آورده؟ عصبانیام. با این مردم مجنونِ تبزدهی مالیخولیاییِ افراطی، به جهنم هم نمیرویم.»
**************************
پروانه وحیدمنش:
یعنی این ملت ما به همه چیز کار دارن و فکر می کنند در هر چیزی محق هستند که قضاوت کنند. چند ماه پیش گلشیفته برای یک پروژه عکاسی برهنه شد باید می دیدی ملت چه بلوایی به راه انداختند که چرا این آدم خط قرمز ها رو شکسته ، جامعه ما تحمل نداره، بهونه دست دشمن می ده و ...
حالا ارمیا در آکادمی گوگوش حجاب داره یک عده شروع کردند بد و بیراه گفتن بهش تو کامنت های استتوسش ! که تو ریا کاری تو نمی فهمی اسلام چی می گه یا سرت کن یا خوانندگی نکن و...
یعنی من نمی فهمم ما کی می خوایم درست بشیم و اینقدر برای زندگی هر کسی نظر ندیم !
تو رو جون هر کی دوست دارین وا بدین ...شما رو سننه !!!
**************************
منبع: صفحه فیسبوک female = male / زن = مرد
خانم ستوده، من با شما کاملا موافقم، با این وضعیت که جامعه دارد سرنوشت ما مملو از تباهی بیشتر خواهد بود. واقعیت این است که نمی دانم از کجا و چرا این تصور در ما شکل گرفته که مردم کشورمان اهل تساهل و مدارا هستند، افراد فرهنگی و اخلاقی دیری است که در جامعه اکثریت یافته اند و از مدتی قبل هم به شدت در تلاش برای استقرار دموکراسی و عدالت هستند. به گمان من با تاسف فراوان این ها بیشتر آرزوهای البته به حق ماست، اما فاصله ای دور از واقعیت دارند. اظهار نظرهای بسیاری از هموطنان ما در کامنت هایی که در ذیل مطالب مختلف در سایت های گوناگون گذاشته می شود متاسفانه حاکی از بیگانگی مطلق ما با الفبای دموکراسی است. ظاهرا برای ما بیش از آنکه ساختن آینده ای آزاد و کشوری آباد اهمیت داشته باشد، گرفتن انتقام از فلان یا فلان مسئول سیاسی اولویت دارد به عبارت دیگر مطابق آنچه که در جامعه رایج است دوست داریم روی بعضی کسان را کم کنیم و البته ندانسته یا دانسته بهای احتمالی و گزاف آن را نیز می پردازیم. لابد شما و دیگر دوستان قبول می کنید که با چنین رفتاری که برخاسته از خشم و غضب و کاملا دور از حداقل های عقلانی است، هیج وقت نمی توان جامعه ای بهتر از آنچه موجود است ساخت. انتساب دموکراسی خواه بودن به ما(مردم امروز ایران) بسیار شبیه به انتساب مشروطه خواهی مردمِ نوعا بی سواد و بی خبر از دنیای ایران، در حدود یک صد سال قبل است. آیا واقعا بر بستر این جامعه نا سالم گیاه سالم و زیبایی خواهد رویید؟
ReplyDeleteمن کاری با این ندارم ولی این که می گویید
ReplyDeleteاین مردم، همان مردمیاند که با «علی علی» خانوم هایده هایهای اشک میریزند و با دیدن عکس خانوم گوگوش در لباس احرام کف میزنند
اسلام و محمد و علی و... دیگر باید تعطیل شوند و اثری از این دین لجن در ایران نباید باقی بماند. گور پدر علی و محمد و امام نقی(ع) 1